سخنرانی دکتر امیرعباس علیزمانی در پیش نشست دوم
20 اسفند 1401
سخنرانی دکتر امیرعباس علیزمانی در پیش نشست دوم

در ادامه فایل تصویری و همچنین گزارش مکتوب سخنرانی جناب آقای دکتر امیرعباس علیزمانی (دانشیار دانشگاه تهران و مجمع فلاسفه ایران) با عنوان « جستجوی معنا در قصه غربت غربیه سهروردی به روایت کربن » در دومین پیش نشست همایش بین المللی شیخ اشراق و دنیای جدید که در تاریخ 8 اسفند 1401 به میزبانی مجمع فلاسفه ایران برگزار گردید، تقدیم علاقه‌مندان می شود.

فایل صوتی

 

دکتر علیزمانی ارائه خود را با ابیاتی از مولوی شروع کردند و در ادامه بیان داشتند که رساله غربت غربی روایتی است از سرنوشت انسان. با اینکه این رساله با روایت متکلم وحده بیان می شود اما انسان احساس می کند راوی، خود سهروردی است. بنظر می رسد سهروردی داستان خودش و انسان را در یک داستان جمع کرده است. گویا هم ابن سینا و هم سهروردی جدای از کتابهای حکمت بحثی و ذوقی ، داستان معنا را جز با این زبان روایت نمی توانستند بیان کنند. در قرآن هم داستان آدم مفصل بیان شده که روایت گونه است. در رساله عقل سرخ سهروردی بیان می کند اگر خضر شوی گذر از کوه ها آسان شود و این تعبیر نوعی از گزاره های شرطی است و البته ابهام آمیز. اما او در رساله غربت غربی این ابهام را برطرف می سازد چراکه وقتی غریب و برادرش به پای کوه قاف می رسند بنظر می رسد خود سهروردی است که از کوه عبور کرده است مخصوصا وقتی خودش می گوید «انا فی هذه القصه». سهروردی راجع به قصه حی ابن یقظان می گوید این قصه سرشار از رموز عرفانی است اما می گوید از تامه کبری خالی است. سهروردی می گوید باید طوری قرآن را بخوانید که فقط گویا بر تو نازل شده. انگار که تامه کبری همینجاست. شیخ نقطه عزیمتش آنجاییست که ابن سینا به پایان رسانده. تام کبری همان مرگ است و گویا معنای زندگی جز با معنای مرگ شدنی نیست.  به نظر می رسد سهروردی در این رساله زندگی را به سفر تشبیه کرده است و این شاید از بهترین ایماژ ها باشد .

در این رساله احساس می شود شخصیت غریب خودِ سهروردی است همانگونه که نی در اشعار، خود مولانا است که انگار دارد به ما می گوید اگر تو هم بخواهی این سفرهای این چنینی را طی کنی باید خطراتش را به جان بخری. سهروردی قرآن را اگزیستانسیال معنا می کند. تک تک واژگانی که در داستان بیان شده کاملا رمزی است و عرفانی. مخصوصا وقتی از صفت قیر برای توصیف زندان دنیا استفاده می کند. جالب است وقتی شخصیت های اصلی داستان، زندانی می شوند پایین زندان است و بالا قصر است و کربن اشاره می کند که معنای روز وشب در این رساله عوض شده. همانطوری که در قرآن شب مقام وحدت است چون همه تکثرات خاموش می شوند. زیبایی بیان سهروردی این است که به زیبایی آیات قرآن را به نحو نمادین در داستان هایش استفاده می کند. غربت در این رساله برای کسی است که نوستالژی بازگشت دارد اما غربت در ساختار اگزیستانسیالیسم امیدزا به نظر نمی رسد. ضمن اینکه غربت در این رساله غربت وجودی است. این ادبیات عرفانی سراسر همین است که انسانی از وطن جا مانده و در دنیا گرفتار آمده و حالا می خواهد که به وطن خویش بازگردد.

 تهیه کننده: سپهر جمعه زاده