سخنرانی آقای خندان در روز دوم همایش
در ادامه فایل تصویری و همچنین چکیده سخنرانی جناب آقای مصباح خندان (دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی) با عنوان «تأمّلی بر بنمایههای اسطورهای و پیشاسقراطی طبیعیات اشراقی» در همایش بین المللی شیخ اشراق و دنیای جدید که در نشست تخصصی شیخ اشراق در اندیشه پژوهشگران جوان برگزار گردید، تقدیم علاقهمندان می شود.
حکمت اشراق به مثابه یک کل، کوششی است برای نقد و گذار نظاممند از منظومۀ فلسفی ارسطو و بسط تاریخی و تبلور آن در آراء ابنسینا. هرچند برای سهروردی شناخت عالم طبیعت و مسائل متفرّع بر آن شأن والایی ندارد و طبیعیّات هیچ گاه اولویت فکری او نبوده است، اما در همین موارد هم در پی فراروی از چارچوب تبیینیِ ارسطو و پیروان مشّائی او بوده است. این فراروی در مواردی مانند تلقی وی از چیستی جسم، متأثر از مبانی خاصّ هستیشناختی حکمت اشراق صورت گرفته است. بررسی این موارد محلّ بحث ما نیست. اما در موارد دیگر، با نظر به این که سهروردی در مقایسه با پیروان ارسطو، الگوی متفاوتی را دربارۀ چیستی فلسفه و کیستی فیلسوف و به تبع آن، تاریخ تفکر حکمی و فلسفی دنبال میکند، شاهد چرخش ریشهای و بنیادین او به جانب فهم طبیعیّاتیِ فلسفههای پیش از ارسطو در یونان باستان و همچنین جهانبینیهایِ اسطورهایِ دیگر تمدّنهای باستانی هستیم. سهروردی در بخش «طبیعیات» رسالۀ المشارع و المطارحات تصریح میکند که طبیعیّات ارسطویی از عهدۀ تبیین و توصیف بخش عمدهای از تحوّلات و تغیّرات عالم طبیعت بر نمیآید و برای جبران این نقیصه و ارائۀ یک الگوی بدیل، باید به میراث حکمای پیش از ارسطو مراجعه کرد. هرچند سهروردی به چرایی این امر نمیپردازد، اما فرضیۀ پژوهش حاضر این است که در ادّعای فوق، بیش از هر چیز خصلت اسطورهای جهانشناسی افلاطون و پیشاسقراطیان مورد توجه او بوده است. در جهانبینی اسطورهای، بر تنگناها و محدودیتهای تفکر مفهومی و منطقی غلبه میشود و به جهت یکپارچگی و وحدتی که بین امر الوهی، انسان و طبیعت فرض میشود، تحولات عالم طبیعت نیز به نحو متفاوتی تبیین میشود. در این مقاله تلاش بر این است تا ضمن بازخوانی چیستی اسطوره و نسبت آن با فلسفه و با تمرکز بر بخش «طبیعیات» رسالۀ المشارع و المطارحات، توجیهی برای ارجحیت جهانشناسی پیشاسقراطی بر طبیعیات ارسطویی به نزد سهروردی ارائهشود.